قالب پرشین بلاگ

سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زورق عشق

 

امروز ظهر شیطان را دیدم نشسته بر بساط صبحانه وآرام لقمه برمیداشت گفتم: ظهر شده،هنوز بساط کار خود را پهن نکرده ای؟

بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذرانده اند…

شیطان گفت:خود را بازنشسته کرده ام پیش از موعد!گفتم:به راه عدل وانصاف بازگشته ای یا سنگ بندگی خدا به سینه می زنی؟

گفت:من دیگر آن شیطان توانای سابق نیستم،دیدم انسانها،آنچه را من شبانه به ده ها وسوسه پنهانی انجام میدادم،روزانه به صدها دسیسه آشکاراانجام میدهند.اینان را به شیطان چه نیاز است؟…..

شیطان در حالی که بساط خود را برمی چید تا درکناری آرام بخوابد زیر لب گفت:

آن روز که خداوند گفت بر آدم ونسل او سجده کن،نمیدانستم که نسل او در زشتی و دروغ وخیانت،تا کجا می تواند فرا رود وگرنه در برابر آدم سجده می رفتم و می گفتم که:

همانا تو،پدر شیاطینی.

 

 

 


[ دوشنبه 90/8/30 ] [ 11:58 عصر ] [ مهسا آسایش ]

هفته مقدس بسیج یاد آور خاطرات وحماسه هاو در یک کلمه همه خوبی هایی که به واسطه این شجره طیبه برملت ارزانی شد،تا دستاوردهاو ظرفیت های این لطف وخفیه الهی باز گو شود.بسیج قلب تپنده ونماد مسئولیت پذیری در جامعه اسلامی است.حرکت بسیج در شاخه های مختلف میدان دار حرکت های انقلابی بوده است.ای امام بزرگوار: بسیجییان به هرچه تکلیف شان بود عمل کردند.در برابر تهاجم فرهنگی دشمن ایستادند،توطئه های ضد امنیتی دشمن را خنثی کردندوآشوبگری فریب خوردگانی را که می کوشیدند میدان را برای بازگشت استعمارگران فراهم کنند به شکست کشاندند.دانشمندان بسیجی با شهادت خود،خودکفایی را که شما مطلعش را سروده بودید،تحقق بخشیدند

 


[ دوشنبه 90/8/30 ] [ 11:52 عصر ] [ مهسا آسایش ]

 

 

شهدا از دست نمی روند، بدست می آیند.... گردش خون در رگهای زندگی شیرین است اما ریختن آن در پای محبوب شیرین تر

شهید آوینی


[ چهارشنبه 90/8/25 ] [ 3:12 عصر ] [ مهسا آسایش ]

گاهی وقت ها از نردبان بالا می رویم تا دست های خدارا بگیریم.غافل از اینکه خدا پایین ایستاده ونردبان رو محکم گرفته که ما نیفتیم.

از خدا پرسیدم:چه چیزی تو را ناراحت می کند؟خداوند فرمود: هروقت بنده ای با من سخن می گوید چنان به حرفهای او گوش می دهم که گویی به جز او بنده دیگری ندارم.ولی او چنان با من سخن می گوید که انگار من خدای همه هستم جز او.


[ چهارشنبه 90/8/25 ] [ 3:6 عصر ] [ مهسا آسایش ]

 

غریب و ساده سرودم غزل به یاد نگاهت

برای من تنها خدا کند که بیایی

تورا به امن یجیب سینه عاشق

شکسته شد دل شیدا خدا کند که بیایی

نثار چشم توکردم تمام هرچه که دارم

بهار حادثه آقا خداکند که بیایی


[ چهارشنبه 90/8/25 ] [ 2:54 عصر ] [ مهسا آسایش ]
   1   2      >

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ
امکانات وب
خرید بک لینک