زورق عشق | ||
اینجا سرای علی بن ابیطالب، علیهالسلام، است. غمی آشنا، فضای صحن و حرم را آکنده است. غمی که بارها و بارها، نسیمی از آن، خانه دلها را در زده و توفانی در سینه ها پدیدار کرده است. توفانی که سیل اشک را از دیدهها فرو ریخته و ابرهای تیره گناهان را از آسمان آبی فطرتها به سویی کشانده; تا آفتاب حقیقتب تابد و بذر ایمان از دل خاک سر زند. [ سه شنبه 93/2/23 ] [ 3:32 عصر ] [ مهسا آسایش ]
[ یکشنبه 93/1/24 ] [ 6:30 عصر ] [ مهسا آسایش ]
آری، اگر تو نبودی
[ یکشنبه 93/1/24 ] [ 6:28 عصر ] [ مهسا آسایش ]
[ دوشنبه 92/11/21 ] [ 12:14 صبح ] [ مهسا آسایش ]
شاید از مدینه تا خراسان، جاده را طولی نباشد، وقتی قدم به قدم، برادر را در برابر چشمانت می بینی،برای تو که جان را پیش پای عشق، قربانی کرده ای و راه سفر گرفته ای، سفر، وصال است؛ چرا که هر لحظه، شکوفه های معطّر دیدار، در مشام روحت متولّد می شوند.... تا این که طغیان شمشیرهای دشمنی، خونِ همسفرانت را جاری می کند. سلام بر تو ای بانوی غریب نوازی که هر چند در برهوتِ غربت، خاموش گشته اید، ولی هماره در شبستان قلب ها شمع روشن می کنید! [ یکشنبه 92/11/20 ] [ 11:54 عصر ] [ مهسا آسایش ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |