زورق عشق | ||
در کتاب قطور تاریخ ایران اسلامی ، شاید یکی از درخشان ترین صفحات دوران 8 سال دفاع مقدس باشد که در آن جوانان غیرتمند و مسلمان ایرانی با بذل جان خود دفاع از کشور اسلامی پرداختند. و در طول 8 سال دفاع مقدس شاید ، 3 خرداد 1361 یکی از غرورانگیزترین روز در تقویم خاطر هر فرد ایرانی باشد . وچه عالمانه فرمودند فرمانده کل قوا: واقعه خرمشهر از دور فقط یک حادثه ی تاریخی است که برای ملت ایران هیجان آور و افتخار آمیز است، ولی از نزدیک، این قضیه شبیه یک معجزه بزرگ بود. وقتی رژیم عراق با تشویق دولتهای دشمن انقلاب به مرزهای ما حمله کرد، هدف گیری دقیقی کرده بود . خرمشهر، قدم اول و بسیار موثر از این هدفگیری بود . . . در قدم اول، نیروهای عراقی پیشرفت هایی کردند و تا سیزده چهارده کیلومتری اهواز هم رسیدند؛ اما وقتی خواستند به خرمشهر - که مرز نزدیکتر بود - حمله کنند، دچار مانع شدند. علت هم این بود که نیروهای مردمی، جوانهای مومن و مرد و زن انقلابی وارد میدان شدند؛ یعنی در اینجا انقلاب شروع کرد خود را نشان دادن؛ بنابراین دشمن نزدیک اهواز زمین گیر شد. آنجا نیروهای مسلح و ارتش و نیروهای مردمی پشت سر هم مثل کوه در مقابل دشمن ایستادند؛ این اولین تودهنی ای بود که به آنها زده شد. اما غم، دل ملت ایران را گرفته بود؛ چون هزاران کیلومتر از خاک کشور زیر چکمه ی دشمن بود. بنده در ماههای اول جنگ ، در همان مناطق بودم؛ هم وضع مردم و هم وضع نیروهای مسلح را می دیدم. نیروهای مسلح ، عازم و جازم بودند؛ اما غم سنگینی بر دلشان نشسته بود. در چنین شرایطی که غم، دلها را فرا گرفته و رجزخوانیهای عراق همه ی دنیا را پر کرده بود، نیروهای ما از کمترین امکانات مادی برخوردار نبودند. این که می گویم کمترین امکانات مادی، یک حقیقت است. من فراموش نمی کنم، یکی از سرداران و فداکاران آن روز - که امروز بحمدالله در همین جلسه حضور دارند - به اتفاق چند نفر از اهواز پیش ما آمدند و چند قبضه خمپاره انداز می خواستند تا بتوانند قدری در مناطق جلوتر ایستادگی و مبارزه کنند؛ اما کسی نبود به اینها این چند قبضه خمپاره انداز را بدهد! ما برای سیم خاردار و گلوله و آر.پی.چی مشکل داشتیم؛ تانک و نفربر و امثال اینها که به جای خود. آنچه در اختیار ملت ایران بود، عبارت بود از یک اراده ی قوی و نشاط همه جانبه که برخاسته از ایمان و آگاهی بود. این که امام فرمودند: "خرمشهر را خدا آزاد کرد"، یعنی این. چه روز باشکوهی است سوم خرداد، روزها و شبهای منتهی به آن، سراسر خاطره و نیایش است. نخلها هنوز ایستادهاند تا مقاومت را به رخ تاریخ بکشند، کارون همچنان جریان دارد تا رفتن و پیوستن را متجلی سازد. نخلها هنوز ایستادهاند تا ما بدانیم مردان و زنان این سرزمین چگونه از خود عبور کردند. خدایا! صدای گلوله رانشنیدهام، صدای زوزه خمپاره رانشنیدهام.صدای سوت نارنجک را نشنیدهام، رد گل آلود پای دشمن را ندیدهام اما به یاد دارم غارت خانه و کاشانه مردم را ... چگونه میتوان از ناجوانمردی سیمهای خاردار و میدان مین نگفت چگونه میتوان کتاب تاریخ را بست و نگفت که دشمن چگونه به خود اجازه داد شهری را ویران، مادری را منتظر و فرزندی را از خانهاش بیرون کند. خدایا! نکند توقف و ماندن ما بهانهای برای سوار شدن بر قطار تکرارها شود و ما غافل از شهدا.... فقط تصویر آنها را قاب و طرح جادهها ببینیم. و امسال که سال 93 از سوی مقام معظم رهبری سال اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادیاست با استمداد از ذات اقدس الهی امروز هم در زیاده خواهی دشمنان قسم خورده بشریت با همان روحیه ایمانی پیروزی های بزرگتری را شاهد باشیم. امید است که در سایه مدیریت جهادی و با توکل به خدا و تبعیت از رهنمودهای مقام معظم رهبری که رمز موفقیت امت ایران است در مقابل زیاده خواهی های استکبار و سلطه آنها ایستادگی کنیم و در جریان جنگ نرم نیز با تشکیل جبهه عظیم مردمی وظیفه حساس خود را انجام دهیم.
[ جمعه 93/3/2 ] [ 12:8 صبح ] [ مهسا آسایش ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |