زورق عشق | ||
در قرون وسطا کشیشان بهشت را به مردم می فروختند و مردم نادان هم با پرداخت مقدار زیادی پول قسمتی از بهشت را از آن خود می کردند. فرد دانایی که از این نادانی مردم رنج می برد دست به هر عملی زد نتوانست مردم را از انجام این کار احمقانه باز دارد تا اینکه فکری به سرش زد… به کلیسا رفت و به کشیش مسئول فروش بهشت گفت: ادامه مطلب... [ دوشنبه 93/6/24 ] [ 12:23 صبح ] [ مهسا آسایش ]
[ پنج شنبه 93/6/20 ] [ 12:8 صبح ] [ مهسا آسایش ]
ای امامی که با هرم اشکها آشنایی و راز دلتنگیها ی نفس گیر را خوب میدانی ، ای کسی که دستهای اجابت را می فشاری و با قلقله نیازها در صحن و سرایت کسی را ناامید از درگاهت نمی رانی ، ای که هربار پایمان لغزید و دوباره به سویت آمدیم باز زیر سایه ات جا داشتیم ، ادامه مطلب... [ شنبه 93/6/15 ] [ 11:37 عصر ] [ مهسا آسایش ]
این روزها که یک عده در این فضاهای مجازی شروع کردهاند ادامه مطلب... [ سه شنبه 93/6/11 ] [ 12:17 صبح ] [ مهسا آسایش ]
[ سه شنبه 93/6/11 ] [ 12:15 صبح ] [ مهسا آسایش ]
|
||
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |